مردّد
از موقعیت شغلی فعلی ام بنابر دلایلی میخواهم کناره گیری کنم. همه میگویند که احمقی، کار خوب، پول خوب و آینده خوب چرا رهایش میکنی؟ من امّا ته دلم اینجا نیست. نمیدانم شاید زیادی ایده آلیستی نگاه میکنم. شاید یک آدم جو زده ام که طبعات رفتار فعلی ام را درک نمیکنم. شاید ابلهانه باشد. شاید مثل خیلی از تصمیم های گذشته پشیمان بشوم. شاید حتی این موقعیت فعلی را زود قبول کردم. بد نبود چند روزی سرم به سنگ این طرف و آن طرف میخورد و بعدا وارد این شرکت میشدم. شاید حرف های بازارگان که از ایثار صحبت میکرد مرا تحت تاثیر قرار داده و من باز دارم احساسی نا عاقلانه جلو میروم...
از او مجدد جستم، روز قیامت را یادآوری کرد و اینکه روزی دهنده خداست. آیه اش را یادم رفت. حتی یادم رفت که کدام صفحه و سوره بود. غرق متنش شدم.
روزی دهنده کسی دیگری است...
چه می جویی؟