الحمدلله الذی تحب الی و هو غنی الحمید...
حب در عین غنی بودن یک حب خاص است جنسش با هیچ حبی برابر نیست. شاید حب والدین شبیه ترین کمی به آن باشد. هرچا از چهارچوب خانواده دور بشوی کمتر شمّههایی ازین حب را مییابی. پا به دنیای حکومت و سیاست که بگذاری تماماً محو میشود. با یکی از رفقا بحث تفاوت حجم اقتصاد ایران بود با سایر اقتصادها و اینکه این روحیه استکباری از همین غنی بودن میآید. مثلا حجم اقتصاد آمریکا 60 برابر اقتصاد ایران است. (برای اینکه به چشم بیاید فرض کنید کسی ماهی 6 میلیون درآمد دارد با کسی که ماهی 100 هزارتومن درآمد دارد.) برای همین است که در برابر آمریکا عملاً حرفی برای گفتن نداریم مگر به زور امنیت و تهدید. آدمهایی که غنی میشوند خیلی باید عزت نفس بالایی داشته باشندنه تنها کبر نداشته باشند که حب ( و نه ترحم) داشته باشند.
انگار از جنس این حبهای اصیل در دنیای مادی پیدا نمیکنیم. هر حبی را عمیق بنگری در انتهایش یک حب ذات هست. یک نیاز هست. حتی عمیقترین حب که حب مادر به فرزند است نیز هرچند اندک ولی باز مقداری حب ذات هست که اساساً خاصیت این دنیاست.
حب از آن اوست که در عین غنی بودن محبوب ترین است.
شب پنجشنبه بود، در آینه به خودم نگاه کردم در دل چیزی خواستم و آن جز خیر و صلاح به اسرع الامور هیچ چیز نبود. نمازی گذاردم و به ساعتی نکشید که شد آنچه شد. با سرعتی مثال زدنی.
سالهای جای به جای این مجازی از تنهایی ها نوشتم و از فاصلهها، چون پا برهنه ای که هیچ نداشت و طلب کوه نور میکرد. در تمام این ایام دست تقدیر و حب تو اگر نبود من بارها و بارها با سم مغیلان راه از پای درآمده بودم. حالا هرچقدر هم سعی کنم که به راه راست برم باز ناخالصیهای یک عمر کجروی با من است که روایت تربیت نااهل است.
خدایا هدایتت را از ما برندار و ما را در مسیر درست استوار بدار.