چند روز پیش، دوست عزیزی پرسید که حسرتت در زندگی چیست؟ آرزوی چه داشته ای که نداری...
سوال سختی بود، خاصّه برای من که خیلی وقت ها این را از دیگران پرسیدم و این بار خودم روبروی دوربین جواب دادن بودم. حسرت چه را دارم؟ بیراه نیست که بگویم حسرت دستاوردهای علمی بزرگ را چندسال پیش داشتم. بعدها اما تعدیل پیدا کرد این آرزو به اثر موثر داشتن در جامعه. شاید در همین بازه کمی آرزوی ایثارگری هم داشته ام.
حالا عکس موفقت رفقا در آن طرف آب را ورق میزنم. من آیا آرزوی اینها ها دارم یا ندارم؟ میخواهم برای ادامه مسیر چه کنم؟ کدام سمت و سو را بگیرم؟
خدایا کمی نزدیکتر، دست گیری بیشتر...